
"سونا" زنی زیبا در اوایل 40 سالگی است. در ساحل یک فروشگاه وسایل ماهیگیری کوچک وجود دارد و به سختی فعالیت می کند. او با فرزندانش در یک منطقه زاغه نشین در باغی در حوالی "گکسو" زندگی می کند. او به زحمت خرج تحصیل فرزندان خود را داده و همچنین به هر دری زده تا فرزندانش سقفی بالای سر خود داشته باشند. بزرگترین تکیه گاه او در زندگی پسر بزرگش "یوسف" است.
یوسف پسری خوش تیپ و باهوش در اوایل بیست سالگی است. یوسف کسی است که خانواده اش را بالاتر از هر چیز دیگری قرار می دهد ، در درس هایش موفق است ، از خواهر و برادرش مراقبت می کند ، شرایط فقری که در آن قرار دارند را درک می کند ، به نسبت سن خود بالغ است و به حقیقت زندگی آگاه است.او از مادرش که برای آن ها هم پدری کرده و هم مادری در برابر همه چیز مراقبت می کند. مادرش هزینه تحصیل او را داده و او را به دانشگاه فرستاده و یوسف اکنون سال آخر دانشگاه است.
روزهای خوب در ذهن سونا نزدیک است.زمانی که گرفتاری های خانه تمام شود ،یوسف فارغ التحصیل شود و وکیلی موفق شود همه چیز خوب خواهد شد ،آن وقت سونا که سالهاست یک نفس کار می کند ، فروشگاه ماهیگیری را تعطیل خواهد کرد و فقط در خانه مشغول پخت و پز برای فرزندانش خواهد شد. حتی روزی را میبیند که یوسف به خوبی و خوشی ازدواج کرده و سونا از وقت گذرانی با نوه هایش لذت خواهد برد. اما در حالی که سونای بیچاره در فکر این رویاهای زیباست، از اتفاقاتی که سرنوشت برای او رقم خواهد زد بی خبر است ...
لینک های دانلود
-
دانلود
- E01
- E02
- E03
- E04
- E05
- unk